بنچ مارکینگ چیست؟

فرایندی مستمر و سیستماتیک، برای شناسایی، تحلیل و پیادهسازی بهترین اقداماتی که موجب ارتقای عملکرد سازمانها میشود.
بسیاری از مردم میدانند بنچ مارکینگ چیست، اما نمیدانند چگونه باید آن را در عمل بکار برند. مدت زمان انجام بنچ مارکینگ ، بدون اجرای یافتههای آن افزونبر ۹ ماه است، اما سازمانها با تسریع در برخی مراحل فرایند، آن را به ۲ تا ۳ ماه نیز کوتاه کردهاند.
گفتنی بنچ مارکینگ چیست؟ است که بنچ مارکینگ را نمیتوان به تنهایی به عنوان ابزاری برای ارتقای عملکرد سازمان به کاربرد بلکه این شیوه فقط یکی از ده ابزار TQM است.
بهینه کاوی
بهینه کاوی یا Benchmarking همواره مورد توجه سازمانهای سرآمد قرار میگیرد در مدلهای تعالی سازمانی به این مفهوم توجه ویژه شده است در این مطلب تعریف بهینه کاوی و دلایل نیاز به بهینه کاوی ارایه شده است .
بهینه کاوی
تعریف بهینه کاوی
تعاریف بسیاری از بهینهکاوی وجود دارد آنچه مهم است که هر سازمانی تعریف متناسب با خودش را بگیرد و به خوبی با آن ارتباط برقرار نماید دستیابی به نتایج بهتر ، یک فرصت یادگیری است که تنها با درس آموخته کامل میشود که در روش درون سازمان بهکار گرفته میشود.
Benchmarking ، یک مقایسه نظامند رویکردها با دیگر سازمانهای مرتبط است که بدین طریق بینشی بهدست میآید که به سازمان کمک نماید تا برای بهبود عملکرد خود اقدامی انجام دهد.
کلیات
نکتهای که غالبأ مورد بحث قرار میگیرد و بندرت نتیجهگیری میشود نحوه تعریف “Best Practice ” بهترین تجربه ” است در EFQM ترجیح داده میشود از عبارت “Good Practice ” تجربه خوب استفاده شود زیرا چه کسی باید بگوید چه چیزی ” بهترین” است به ویژه هنگام مقایسه سازمانهایی با اندازهها و بخشهای کاملا متفاوت
سازمانهایی که یک پروژه بهینهکاوی را انجام میدهند، یک عمل برجسته را شناسایی میکنند که به طرز باور نکردنی برای سازمان دیگری کار میکند و ممکن است ” بهترین” برای آنها باشد اما انجام این کار فقط معادل ” Cut Past ” و انتقال تجربه به سازمان خود نیست
فقط به این دلیل که بنچ مارکینگ چیست؟ در یک سازمان یا موقعیت به طور موثر کار میکند لزوما به این معنی نیست که در سازمان دیگر نیز به طور موثر نیز اجرا خواهد شد.
عوامل مختلفی وجود دارد که میتواند بر اثربخشی و کارایی یک رویکرد تاثیرگذار باشد برخی از آنها نظیر فرهنگ سازمانی به آسانی قابل انتقال نیست.
سازمان در انجام بهینهکای باید بدنبال درک این باشند که چرا سازمان دیگر کاری را به روش خاص انجام میدهد
چرا برای آنها این روش کار میکند، از آنها الهام گرفته و تصمیم میگیرد چگونه میتوانند یادگیری را انجام دهند و از آن به عنوان به عنوان یک ” تجربه خوب” در جوهره سازمان خود استفاده نماید.
در مدل تعالی سازمانی EFQM بهینه کاوی در رویکردها و نتایج سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بنچ مارکینگ چیست؟
تعاریف مختلفی برای بنچ مارکینگ ارائه شده است، اما به طور کلی میتوان آن را چنین تعریف کرد:
فرایندی مستمر و سیستماتیک، برای شناسایی، تحلیل و پیادهسازی بهترین اقداماتی که موجب ارتقای عملکرد سازمانها میشود.
بسیاری بنچ مارکینگ چیست؟ از مردم میدانند بنچ مارکینگ چیست، اما نمیدانند چگونه باید آن را در عمل بکار برند. مدت زمان انجام بنچ مارکینگ ، بدون اجرای یافتههای آن افزونبر ۹ ماه است، اما سازمانها با تسریع در برخی مراحل فرایند، آن را به ۲ تا ۳ ماه نیز کوتاه کردهاند.
گفتنی است که بنچ مارکینگ را نمیتوان به تنهایی به عنوان ابزاری برای ارتقای عملکرد سازمان به کاربرد بلکه این شیوه فقط یکی از ده ابزار TQM است.
بهطور کلی میتوان گفت بنچ مارکینگ شامل شش بخش می باشد که عبارت است از:
– روشی منظم برای مطالعه و تحصیل
– فرایندی برای خلاقیت
– روشی برای توسعه
– فرصتی برای آموختن
– ابزاری برای تعیین، تأسیس و به دست آوردی استاندارد بهترینها
– بهبود مستمر فرایندها
چرا باید بنچ مارک کنیم؟
دلایل بسیاری برای انجام بنچ مارکینگ وجود دارد. زمانی، به دنبال بهترین هستید، گاهی نیازمند شناخت تغییر و تحولات محیط پیرامون هستید تا با استفاده از ابزار و امکانات، اهداف خود را با تغییرات جامعه همسو سازید. با استفاده از بنچ مارکینگ میتوانید عملکرد سازمان خود را بهبود بخشید. برخی از دلایلی که سازمانها به بنچ مارکینگ رو میآورند، عبارتند از:
– برآوردن نیازها و انتظارات مشتری
– یافتن روشها و اقدامات مورد نیاز برای دسترسی به اهداف سازمان
– دستیابی به عملکرد بهتر
– پیادهسازی بهترین اقدامات
– توسعه اهداف و برنامههای استراتژیک شرکت
– ترویج تفکر خلاق
– سنجش رقبا
– تسریع در بهبود فرایندها
– شناخت تکنولوژیهای نوین
چه زمان بنچ مارک کنیم؟
سازمانها، زمانی به بنچ مارک رو میآورند که نیازمند راه حلی برای تغییر واستفاده از بهترین روشهای کسب و کارند. بهطور کلی، هنگامی بنچ مارک میکنیم که: بنچ مارکینگ چیست؟
– مدیریت، نیازمند تغییرات است
– سازمان، نیازمند اجرای فرایند یا عملیاتی جدید است
– سازمان، نیازمند محصول یا خدمتی جدید باشد تا نیاز مشتری و بازار را تأمین کند
– سازمان با هدف پویایی، به دنبال ارتقای عملکرد خود باشد
– به مهندسی مجدد نیاز باشد
– به اختراع مجدد برای زنده ماندن نیاز باشد
چه کارهایی بنچ مارکینگ نیست؟
برخی مدیران، گمان میکنند هر نابهنجاری سازمانی را میتوان با بنچ مارکینگ برطرف ساخت. برخی دیگر، بر این عقیدهاند که این فرایند براحتی قابل اجراست و بنچ مارکینگ چیست؟ بدون کمترین الزامی میتوان آن را در کوتاهمدت انجام داد.
داشتن یک سازمان رویایی ، یک رویا نیست.
[button color=”red” size=”medium” url=”https://modiriran.ir/?p=13670″ icon=”” target=”true”]مشاهده جزییات [/button]
بهطور کلی، کارهای زیر را نباید بنچ مارکینگ تلقی کرد:
– کتاب آشپزی نیست )ساده و سهل الوصول)
– نوشدارو نیست )هر مسئلهای را از این طریق نمیتوان حل کرد)
– صرفاً ابزار مقایسه سازمانهای مشابه نیست )ممکن است بتوانید سازمانی را مورد بنچ مارک قرار دهید که هیچ تشابه کاری نداشته باشد)
– هوس مدیریتی نیست
– جهانگردی صنعتی نیست )باید با برنامهریزی و هدفمند باشد)
– مسافرت کوتاه نیست )گاهی بدون از خانه خارج شدن هم میتوان بنچ مارک کرد)
– سرمایهگذاری برای اختراع چرخ نیست
– جاسوسی نیست
– دستگاه کپیبرداری نیست
بنچ مارکینگ چیست؟
خوش آمدید
عضویت در گروه
- تقویم آموزشی
- سوابق آموزشی
- درخواست دوره درون سازمانی
- اعضای هیئت علمی
- طراحی واحدهای CRM
- طراحی تجربه مشتری CEM
- انتخاب نرم افزار CRM
- طراحی باشگاه مشتریان
- مشاوره در پیاده سازی استانداردها
- ارزیابی و انتخاب پرسنل CRM
- استقرار نرم افزار CRM
- راه اندازی باشگاه مشتریان
- اخذ استانداردهای CRM
- پروژه های تحقیقاتی ( رضایت مشتری - رفتار مصرف کننده)
- معرفی نرم افزارهای CRM
- شیوه ی خرید نرم افزار CRM
- توصیه های CRMROOM
- معرفی CRMROOM
- شناخت CRMROOM
- چرا Bee ؟
- حاکمیت سازمانی
- مسئولیت اجتماعی
- تحقیق و توسعه
- مشارکت و همکاری
- کارنامه
- استخدام در crmroom
- پرسشنامه استخدام
- توصیه هایی برای رزومه
- توصیه هایی برای مصاحبه
- حضور CRMROOM در نمایشگاه گالفود 2020 دبی
میتوان گفت که ارزیابی مقایسهای یکی بنچ مارکینگ چیست؟ از موثرترین شیوهها در جهت بهبود سازمان است . امروزه مدیریت هر سازمان میتواند با الگوبرداری از سازمانهای موفق روشهای برتر را برای بهبود مستمر کارایی در سازمان خود پیدا کرده و آنها را پیادهسازی کند .
الگوبرداری نه تنها میتواند یک تکنیک تشخیص مشکلات باشد بلکه میتواند در روابط طراحی فرایندها نیز کمک شایانی به طراحان کند . الگوگیری به واقع پاسخی برای تنظیم این سوال است که هنگامی که احتیاج به بهبود تشخیص داده میشود استانداردهای عملکرد باید در چه سطحی تنظیم شوند . تشخیص سطوح عملکرد سازمانهای موفق و فهمیدن چگونگی انجام آن ، تشخیص اینکه دیگران چگونه میتوانند برای تغییر در سازمان ایجاد انگیزه کنند و اشتباهات خود را به حداقل برسانند و تشخیص شکافهای موجود بین عملکرد سازمانهای موفق با دیگر سازمانها و کم کردن فاصله بین آنها همگی میتوانند از نتایج الگوبرداری به شمار آیند .